حمله مزدوران بيگانه به موزه ملي ايران

طي روزهاي گذشته، هجمه سنگين، هماهنگ و هدايت شده اي بر عليه موزه ملي ايران و رياست سازمان ميراث فرهنگي در رسانه‌هاي آمريکايي و صهيونيستي آغاز شده است. تحرکات بي سابقه‌اي که در اين رسانه‌ها به وقوع پيوسته و از ادبيات کاملا غير متعارف در آن استفاده شده به دلايلي است که در پي مي‌آيد:

1- طي روزهاي گذشته و بنا به خلف وعده موزه لوور فرانسه، موزه ملي ايران به دستور رييس سازمان ميراث فرهنگي، از موضع اقتدار تمامي همکاري‌هاي خود با اين موزه را به حالت تعليق درآورد. واضح است که اين اقدام به دليل وجود گنجينه‌هاي ارزشمند تاريخي در موزه ملي ايران به عنوان يکي از غني ترين موزه‌هاي دنيا، براي موزه لوور به ويژه در امور پژوهشي آن موزه گران و سنگين تمام شده است.

در دومين اقدام پس از آغاز سال جاري، موزه ملي ايران مامور اقدام براي بازگرداندن اشياء تاريخي به سرقت رفته ايران در موزه ساير کشورها و حراجي‌ها شد. پر واضح است که اين اقدام که به واسطه تعهدات و معاهدات بين المللي مي‌تواند شکل اجرايي گرفته و ميلياردها دلار از آثار بالقوه در حال فروش کشور را به ميهن باز گرداند، مخالفان عزت و اقتدار ملت بزرگ ايران و نظام مقدس جمهوري اسلامي را به وحشت انداخته است.

اما سومين و يکي از مهمترين علل و انگيزه‌‌هاي حملات اخير صهيونيست‌ها و رسانه‌هاي آمريکايي به رييس موزه ملي، به تلاش‌ها و اقدامات گسترده اين موزه جهت بازگرداندن الواح هخامنشي باز مي‌گردد که در نهايت و با حکم دادگاه تجديد نظر در شيکاگو به ثمر رسيد که مطابق انتظار، به مذاق معاندان نظام خوش نيامد.

لازم به ذکر است پيش از اين قرار بود الواح هخامنشي که به صورت امانت در دوران طاغوت و براي مطالعات از کشور خارج شده بود، در يک دادگاه کاملا سياسي و با فشار لابي‌هاي صهيونيستي و همراهان خودفروخته داخلي آن‌ها، به عنوان غرامت در اختيار رژيم اشغالگر اسراييل قرار گيرد. ذکر اين نکته نيز ضروري است که صهيونيست‌ها با استناد و برداشت از برخي موارد مطروحه در الواح هخامنشي، درصدد اثبات هويت و کشور نداشته خود به نام اسراييل بودند که اين مهم با راي دادگاه مبني بر بازگرداندن الواح مذکور به ايران ناکام ماند.

2- اما گذشته از ضربه هنگفت مالي ناشي از بازگرداندن اشياء تاريخي ايران از يک سو و ناکام گذاشتن تلاش صهيونيست‌ها در ثبت و ضبط (سرقت) الواح هخامنشي از سوي ديگر، مروري بر رسانه‌هايي که امروز به شکلي هماهنگ و گسترده در صدد تخريب رييس موزه ملي هستند ضروري است.

در اين خصوص گذشته از عداوت و دشمني شبکه صداي آمريکا (وابسته به وزارت امور خارجه آمريکا و لابي هاي صهيونيستي) با جمهوري اسلامي ايران، ذکر اين نکته خالي از لطف نيست که در جريان بازگشت و نمايش منشور کوروش در ايران، اين شبکه در رفتاري متناقض با توجه به نفع خود از اين جريان به تقدير از اقدام مذکور پرداخت! به هر تقدير در خصوص کم و کيف، وابستگي، بودجه و امکانات اين شبکه‌ها که به شکلي هماهنگ با هم اقدام به انتشار اخبار و اطلاعات خاص مي‌کنند، اسناد و اطلاعات محکم و غير قابل تکذيبي وجود دارد که سمت و سوي ايشان را مشخص مي‌کند. به هر حال از رسانه‌هاي صهيونيستي چيزي جز دشمني و تخريب شخصيت ها و مقامات انتظار نمي‌رود، به عبارت ديگر از کوزه همان برون تراود که در اوست.

3- اما از ضلع سوم حملات و هجمه موجود به رييس موزه ملي نيز نبايد غافل شد. ضلع سوم اين حملات منابع خبري و اشخاصي هستند که در گفت و گو با شبکه صداي آمريکا اقدام به انتشار کذبيات مذکور کردند.

قريب به يکسال گذشته و بعد از وقايع انتخابات رياست جمهوري که به دستگيري و آزادي برخي از افراد منجر شد، برخي از خبرنگاران فراري از کشور در ادامه راه خود براي پناهندگي به کشورهاي اروپايي، آمريکا و اسراييل دچار مشکل شده و در کشور ترکيه زمينگير شده‌اند.

اطلاعات واصله نشان مي‌دهد، اين افراد که عمدتا از خبرنگاران حوزه فرهنگي رسانه‌ها و از جمله خبرگزاري مهر هستند، براي اخذ پناهندگي مجبور به پذيرش غيرانساني ترين روش‌ها از تن فروشي تا وطن فروشي شده‌اند.

بر اين اساس افراد مذکور براي دريافت ويزاي ورود به کشورهاي مقصد موظف به انجام پنج مصاحبه با متن‌هاي از قبل تنظيم شده و رسانه‌هاي مورد انتخاب سفارتخانه هاي مذکور هستند. اين مصاحبه‌ها با توجه به شرايط و مسايل روز داخلي و بين المللي ايران بر حسب موضوع متفاوت بوده و با هماهنگي سرويس هاي اطلاعاتي کشورهاي مقصد انجام مي‌شود.

از اين رو و با کنار هم نهادن سه ضلع اقدامات اخير موزه ملي که موجب تهديد مالي و حيثتي براي قاچاقچيان اشياء تاريخي و رژيم اشغالگر قدس، دشمني رسانه‌هاي غربي و فشار به متقاضيان پناهندگي که در وضعيت بدي به سر مي‌برند، کم و کيف و چرايي کذبيات منتشره از سوي ايشان روشن است.

4-بديهي است اين اقدامات به منظور اعمال فشارهاي رواني و به انزوا کشيدن رياست موزه ملي و مجموعه درگير در موضوعات فوق انجام مي‌شود که بي گمان نه تنها راه به جايي نخواهد برد، بلکه عزم اين مجموعه در احقاق حقوق ملي و تاريخي جمهوري اسلامي ايران را صد چندان کرد.

از اين رو مجموع موضع‌گيري‌ها و مسايل فوق نشان از آن دارد که موزه ملي ايران در جهت بسيار صحيح و درستي حرکت مي‌کند که دستپاچگي و لجن پراکني رسانه‌هاي بيگانه و ضد انقلاب و ايران را در پي داشته است.

چه اگر بنا بر اين بود که موزه ملي ايران در کنج عافيت طلبي نشسته و به امور روزمره و اداري خود و شايد همکاري با غربي‌ها مشغول بود، امروز نه تنها آماج حملات قرار نمي گرفت، بلکه از امتيازات و بورس‌هاي تحصيلي و سفرهاي خانوادگي نيز بهره مي‌برد.

در جهت اثبات و سند ادعاي مذکور همين دليل روشن و واضح بس که طي سال‌هاي قبل و پس از انقلاب اسلامي و در هيچ برهه‌اي از تاريخ نام و خبري له يا عليه رييس و موزه ملي ايران در رسانه‌هاي غربي و صهيونيستي مطرح نبوده است. آيا اين دليل به تنهايي سند محکم و کافي نيست؟

در نهايت اين که موزه ملي ايران طي ايام آتي با شدت و حدت بيشتري پيگير مطالبات تاريخي کشور بوده و گزارش دستاوردهاي خود را به منظور شکست سنگ اندازي‌ها و موانع صهيونيست‌ها و عوامل وطن فروش ايشان به اطلاع عموم خواهد رساند.

بديهي است موزه ملي ايران در اجراي مسووليت‌هاي سنگين محوله به خود نيازمند تداوم ياري و مساعدت‌هاي مسوولان، مردم و رسانه‌هاي کشور است.

انتهای پیام/

کد خبر 1390012713